کارشناس سنجش و ارزشیابی تحصیلی شهرستان گلپایگان

آشنایی با قوانین ومقررات سنجش وارزشیابی تحصیلی

کارشناس سنجش و ارزشیابی تحصیلی شهرستان گلپایگان

آشنایی با قوانین ومقررات سنجش وارزشیابی تحصیلی

کارشناس سنجش و ارزشیابی تحصیلی شهرستان  گلپایگان

با همکاری شما بر آنیم که با راه اندازی این وبلاگ بتوانیم مراجعین محترم را با قوانین و مقررات شرکت در امتحانات آشنا سازیم و چنانچه سوالی دراین خصوص داشته باشند پاسخگو باشیم به امید خدا

۱۸آبان

ویژگی های مشترک والدین خوب کدام ها هستند؟ آیا کارهای مشخصی وجود دارند که با انجام آن ها تبدیل به والدین خوب یا بد می شویم؟ همین طور است، تعریف والدین خوب مطلق و ثابت نیست. چیزی که ممکن است به نظر یک نفر از ویژگی های والدین خوب باشد، ممکن است در قالب تعریف شخص دیگری نگنجد اما عموما این ویژگی ها و عادات در والدینی که مهارت های فرزند پروری مناسب را تمرین می کنند، قابل مشاهده هستند.

 ۱. راهنمایی و حمایت به جای فشار و تقاضا.

والدین به طور طبیعی تمایل دارند کودک موفق شود و ممکن است برای تمرین موسیقی، کسب نتایج بهتر در ورزش و یا گرفتن نمره های عالی در مدرسه، کودک را تحت فشار قرار دهند و سعی کنند با رشوه و یا حتی تنبیه او را در مسیری که می خواهند، قرار دهند. واقعیت این است، پدر و مادر خوب بودن به معنی انتظارات زیاد نیست بلکه به معنی حمایت و ایجاد انگیزه در شرایط مقتضی است.

 ۲. اجازه می دهند کودک مستقل باشد.

والدین خوب، می دانند که کودکان دوست دارند کارهایشان را به طور مستقل انجام بدهند، این کارها می تواند شامل تکالیف مدرسه، پیدا کردن دوست و یا کارهای عادی و روزمره باشد. بهترین کاری که به عنوان والدین می توانیم انجام دهیم این است که کودکان را به سمتی هدایت کنیم که خودشان بتوانند کارهایش را انجام دهند. ممکن است تشخیص اینکه چه قدر باید کمک کنیم و یا چه قدر باید به کودک اجازه بدهیم خودش به تنهایی کاری را انجام بدهد، کمی سخت باشد اما به عنوان یک قانون کلی، کمک کردن به کودک با هدف آموزش شیوه انجام کار ایرادی ندارد. با این روش، کودک سرانجام قادر به انجام مستقل همان کار خواهد بود.

 برای مثال، انجام تکالیف کودک توسط والدین و یا ایستادن کنار زمین بازی برای دیکته کردن روش بازی به هیچ وجه مناسب نیستند اما اگر به کودک نشان بدهید که چگونه می تواند روی مشکلات مربوط به تکالیفش کار کند و یا مشکلاتی را که با دوستش دارد با روش احترام آمیز حل کند، ابزار خوبی را برای آینده به او خواهید داد.

۳. به یاد دارند که کودکان همیشه در حال مشاهده هستند.

در مورد یکی از دوستانتان چیزی فهمیده اید که نمی توانید از گفتنش به دیگران صرف نظر کنید؟ دوست دارید به همسایه ای که کار بی ادبانه و اهانت آمیزی انجام داده، ناسزا بگویید؟ با وجود اینکه هیچ کدام از ما نمی توانیم همیشه بی عیب و نقص باشیم اما والدین خوب، می دانند که کودکان از الگوهایی که ما برای آن ها می سازیم، درس می گیرند. اگر می خواهیم کودکان مهربان، خوش رفتار و همدل باشند، باید سعی کنیم به بهترین شکل ممکن رفتار کنیم و به دیگران احترام بگذاریم.

 ۴. هیچ وقت با کودکان بدرفتاری و کینه توزی نمی کنند و آن ها را تحقیر نمی کنند.

آیا والدین می توانند ناگهان کنترل اعصابشان را از دست بدهند و فریاد بزنند؟ البته که می توانند! همه ما انسان هستیم اما توهین، تحقیر و اهانت به کودک هرگز روش خوبی برای آموزش نیست. آیا دوست دارید با خودتان این طور رفتار شود؟

۱۷آبان

به اطلاع کلیه دانش آموزان شرکت کننده در امتحانات نهایی دیماه 94 می رساند محل برگزاری امتحانات به شرح ذیل می باشد

پسران : سالن امورتربیتی - خیابان مسجد جامع

دختران : سالن هنرستان پتروشیمی - خیابان هفده تن - کوچه مسجد المهدی


شروع امتحانات از 94/10/5 می باشد

۱۶آبان

برنامه امتحانات نهایی دی ماه                      برنامه امتحانات دی ماه 94

۲۰مهر

منابع طرح سوال کنکور 95منابع کنکور

۰۱شهریور

اداره آموزش و پرورش شهرستان گلپایگان به بلوار سلمان فارسی - کوچه جنب دادگستری (11) انتقال یافت                  شماره تلفنهای جدید

۱۳مرداد

ویژگی های مشترک والدین خوب کدام ها هستند؟ آیا کارهای مشخصی وجود دارند که با انجام آن ها تبدیل به والدین خوب یا بد می شویم؟ همین طور است، تعریف والدین خوب مطلق و ثابت نیست. چیزی که ممکن است به نظر یک نفر از ویژگی های والدین خوب باشد، ممکن است در قالب تعریف شخص دیگری نگنجد اما عموما این ویژگی ها و عادات در والدینی که مهارت های فرزند پروری مناسب را تمرین می کنند، قابل مشاهده هستند.

 ۱. راهنمایی و حمایت به جای فشار و تقاضا.

والدین به طور طبیعی تمایل دارند کودک موفق شود و ممکن است برای تمرین موسیقی، کسب نتایج بهتر در ورزش و یا گرفتن نمره های عالی در مدرسه، کودک را تحت فشار قرار دهند و سعی کنند با رشوه و یا حتی تنبیه او را در مسیری که می خواهند، قرار دهند. واقعیت این است، پدر و مادر خوب بودن به معنی انتظارات زیاد نیست بلکه به معنی حمایت و ایجاد انگیزه در شرایط مقتضی است.

 ۲. اجازه می دهند کودک مستقل باشد.

والدین خوب، می دانند که کودکان دوست دارند کارهایشان را به طور مستقل انجام بدهند، این کارها می تواند شامل تکالیف مدرسه، پیدا کردن دوست و یا کارهای عادی و روزمره باشد. بهترین کاری که به عنوان والدین می توانیم انجام دهیم این است که کودکان را به سمتی هدایت کنیم که خودشان بتوانند کارهایش را انجام دهند. ممکن است تشخیص اینکه چه قدر باید کمک کنیم و یا چه قدر باید به کودک اجازه بدهیم خودش به تنهایی کاری را انجام بدهد، کمی سخت باشد اما به عنوان یک قانون کلی، کمک کردن به کودک با هدف آموزش شیوه انجام کار ایرادی ندارد. با این روش، کودک سرانجام قادر به انجام مستقل همان کار خواهد بود.

 برای مثال، انجام تکالیف کودک توسط والدین و یا ایستادن کنار زمین بازی برای دیکته کردن روش بازی به هیچ وجه مناسب نیستند اما اگر به کودک نشان بدهید که چگونه می تواند روی مشکلات مربوط به تکالیفش کار کند و یا مشکلاتی را که با دوستش دارد با روش احترام آمیز حل کند، ابزار خوبی را برای آینده به او خواهید داد.

۳. به یاد دارند که کودکان همیشه در حال مشاهده هستند.

در مورد یکی از دوستانتان چیزی فهمیده اید که نمی توانید از گفتنش به دیگران صرف نظر کنید؟ دوست دارید به همسایه ای که کار بی ادبانه و اهانت آمیزی انجام داده، ناسزا بگویید؟ با وجود اینکه هیچ کدام از ما نمی توانیم همیشه بی عیب و نقص باشیم اما والدین خوب، می دانند که کودکان از الگوهایی که ما برای آن ها می سازیم، درس می گیرند. اگر می خواهیم کودکان مهربان، خوش رفتار و همدل باشند، باید سعی کنیم به بهترین شکل ممکن رفتار کنیم و به دیگران احترام بگذاریم.

 ۴. هیچ وقت با کودکان بدرفتاری و کینه توزی نمی کنند و آن ها را تحقیر نمی کنند.

آیا والدین می توانند ناگهان کنترل اعصابشان را از دست بدهند و فریاد بزنند؟ البته که می توانند! همه ما انسان هستیم اما توهین، تحقیر و اهانت به کودک هرگز روش خوبی برای آموزش نیست. آیا دوست دارید با خودتان این طور رفتار شود؟

۵. هر روز عشق شان را به کودک نشان می دهند.

همه ما گاهی اوقات بیش از حد مشغول هستیم و خیلی آسان است که فراموش کنیم زمانی را برای نشان دادن احساساتمان به کودک در نظر بگیریم. کارهای کوچک مثل نوشتن یک یادداشت کوتاه و قرار دادن آن در کیف غذای کودک می تواند ارتباط شما را عمیق تر و نزدیک کند و به کودک نشان دهد که چه قدر به او عشق می ورزید.

 ۶. وقتی اشتباه می کنند، معذرت خواهی می کنند.

احتمالا به کودک یاد داده اید که به اشتباهاتش اعتراف کند و به خاطر انجام آن ها معذرت خواهی کند و تلاش کند آن را جبران کند. والدین هم از این قاعده مستثنی نیستند. والدین خوب می دانند که امکان دارد همه پدر و مادرها اشتباه کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند و به کودکان نشان بدهند که باید مسئولیت اشتباهاتشان را گردن بگیرند.

۷. نظم و انضباط
نظم و انضباط نه تنها بهترین چیزی است که می توانید به کودک بیاموزید، بلکه روشی برای کسب اطمینان از پرورش کودکی است که در آینده شادتر خواهد بود. چرا آموزش نظم و انضباط به کودکان تا این حد مهم است؟ کودکانی که آموزش نمی بینند، بیشتر احتمال دارد که لوس، متوقع، ناسپاس و حریص می شوند و تعجبی ندارد اگر در آینده، برای پیدا کردن دوست و شاد بودن در زندگی دچار مشکل شوند.

 ۸. به نیازهای کودک توجه می کنند.

به جای در نظر گرفتن آنچه که خودشان برای کودک می خواهند، به نیازهای کودک توجه می کنند. ممکن است کودک شما بیشتر ترجیح بدهد به تنهایی مشغول خواندن کتاب شود و دوست نداشته باشد در معرض توجه قرار بگیرد. در حالی که تشویق کودک به امتحان کردن چیزهایی که می تواند او  را از پناهگاه امنش بیرون بکشد، بسیار خوب است، (گفتن اینکه «تا وقتی کاری را امتحان نکرده ای، نمی توانی متوجه شوی که آن را دوست داری یا نه» می تواند گاهی اوقات مفید باشد، خصوصا در مورد کودکانی که در حال کشف خود و خواسته ها و علایقشان هستند)، اما والدین باید مواظب باشند که کودک را صرفا به تلاش برای تجربه های جدید و نه برای تبدیل شدن به آنچه خودشان می خواهند، به انجام کاری تشویق کنند.

 ۹. همیشه می دانند که کودک با چه کسانی و مشغول انجام چه کاری است.
دوستان کودک شما چه کسانی هستند؟ والدین آن ها چه ویژگی هایی دارند؟ وقتی فرزند شما برای بازی به خانه دوستش می رود، با چه کسانی رو به رو می شود؟ این سوالات و سؤالات دیگر نه تنها برای حفظ امنیت کودک ضروری هستند، بلکه به شما کمک می کنند تا از تجربیات و روابط کودک با خبر باشید.

  ۱۰. مهربانی، احترام و همدلی با دیگران را به کودک می آموزند و به او یاد می دهند در مورد آنچه دارد، سخاوتمند و سپاسگزار باشد

جای هیچ شکی نیست که همه ما می خواهیم کودک نمره های خوب بگیرد، در کلاس موسیقی، ورزش و فعالیت های دیگر جایزه بگیرد و در آینده موفق باشد اما اگر فراموش کنید «خوب بودن» را به کودک یاد بدهید، احتمال کمتری دارد که حتی در صورت کسب موفقیت های متعدد در آینده، شاد و رضایت مند باشند.

 

۱۱. با هم خندیدن، وقت گذرانی با یکدیگر و ارتباط مثبت را فراموش نمی کنند.
والدین خوب در همه حال و هر روز، زمانی را برای بازی کردن، دوچرخه سواری، آشپزی کردن، فیلم دید و یا خواندن یک کتاب خوب اختصاص می دهند و همیشه راهی را برای ارتباط با کودک و وقت گذرانی با او پیدا می کنند.

 

۱۲. حرف می زنند و گوش می کنند.

معمولا والدین بیشتراوقات به جای حرف زدن با کودک، خطاب به کودک حرف می زنند
گوش دادن به کودک را تمرین کنید و زمانی که با شما حرف می زنند، به آن ها توجه کنید. با توجه کامل به کودک، به او نزدیک تر می شود و بیشتر از افکار و احساسات کودک آگاه می شوید و از همه مهم تر اینکه کودک یاد می گیرد که چطور می تواند وقتی با او در مورد چیزی حرف می زنید، کاملا به شما توجه کند.

۰۳مرداد

حوزه های امتحانات نهایی سال سوم رشته های نظری ، فنی و حرفه ای و پیش دانشگاهی در  شهریورماه 94


حوزه پسران :

سالن امورتربیتی - خ مسجد جامع - کوچه جنب بانک اقتصاد نوین

حوزه دختران :

هنرستان بانو قائدی - میدان ولی عصر - ابتدای بلوار شهید قدوسی

۳۰تیر

برنامه امتحانات نهایی سال سوم و پیش دانشگاهی ، تغییر رشته وروذ به دوره پیش دانشگاهی و امتحانات هماهنگ استانی داوطلبان تغییر رشته جهت ثبت نام با همراه داشتن خلاصه وضعیت سال سوم و دو قطعه عکس 4*3 به کارشناسی سنجش و ارزشیابی تحصیلی مدیریت آموزش و پرورش گلپایگان مراجعه نمایند

برنامه امتحانات شهریور 94



۲۹تیر

ابوعلی سینا می گوید کسی که عهده دار تربیت کودکان می شود باید حداقل این خصوصیات را دارا باشد:


۱- خردمند باشد:

یعنی مهم ترین خصیصه معلمی را که دانایی است دارا باشد و بر آنچه که آموزش می دهد تسلط علمی داشته باشد و بتواند پاسخگوی سوالات دانش آموزان باشد.

 

۲- دیندار باشد:

از دیدگاه تربیت دینی علی رغم اینکه بر دانایی معلم تأکید می گردد، با این وجود آن را شرط کافی برای نشستن بر کرسی معلمی نمی داند بلکه آنچه که معلم را الگو و سرمشق رفتاری دانش آموزان قرار می دهد، ادب، اخلاق و تقوای اوست. بنابراین منظوراز دینداری و دارا بودن این خصوصیات عالی، رفتاری است که لازم است شخصیت و منش معلم به آن ها آراسته گردد.


- آشنا با تربیت کودک باشد:

بدون شناخت ویژگی های رشد و نیازها و خواسته های کودک در مراحل مختلف سنی و بدون آشنایی با چگونگی شکل گیری مفاهیم در ذهن کودک و دیگرابعاد شخصیتی او امکان تعلیم و تربیت وجود نخواهد داشت. معلم باید کودک را بشناسد و راه های تامین نیازهای عاطفی، اجتماعی و عقلی او را بفهمد.

 

۴- باوقار و سنگین باشد:

شغل معلمی به مانند دیگر شغل ها نیست، او با کرامت انسان سر و کار دارد. اگر با وقار و با هیبت نباشد در چشم دانش آموزان کوچک جلوه می کند، در این صورت احترام و اعتماد از او سلب می شود. وقار و سنگینی و برخوردهای همراه با ادب و بیان سخنان حکیمانه، معلم را در نزد دانش آموزان بزرگ و قابل اعتماد می سازد و به عنوان الگو و تکیه گاه دانش آموزان محسوب می گردد.


۵- با مروت باشد:

این ویژگی نیز از این جهت مهم است که معلم با خردسالان و کودکان سروکار دارد، کسی که سخت دل و سنگدل است، نمی تواند با روحیه لطیف و ظریف کودک ارتباط برقرار کند. دل معلم باید نرم و به اصطلاح رحم دل باشد و از آنجایی که کودکان به علت کمی تجربه و کوچکی ظرفیت روانی خطاهای بسیاری را مرتکب می شود، معلم باید دارای روحیه گذشت و اغماض باشد و مروت و مردانگی را در مواقع لزوم و برای تأدیب کودک در نظر داشته باشد.

۶- پاکدامن باشد:

این اصل از آنجا ناشی می شود که کودکان به معلم خود بسیار اعتماد دارند و هرگز در عفت و پاکدامنی او شک نمی کنند، لذا معلم باید از این اعتماد دانش آموزان در جهت تأدیب آن ها بهره جوید و حتی در اندیشه خود آنچه را که خلاف عفت و پارسایی است، نگذارند. فراموش نکنیم کوچکترین خلاف معلم در این راستا ضربه ای بر پیکره کودک می زند که قابل جبران نخواهد بود.


۷- نظیف باشد:

 این اصل از این یافته روانشناسی ناشی می شود که کودکان قبل از آنکه به مرحله تفکر منطقی و تفکر انتزاعی برسند در مرحله حسی- حرکتی قرار دارند؛ یعنی ابزار شناختشان از جهان حواس آن هاست. کودکان دبستانی افراد را از وضع ظاهرشان ارزیابی می کنند، در واقع معلمی که سر و صورت و لباسش مرتب، تمیز و شیک است در نظر کودکان فردی بزرگ و قابل احترام است و فردی که تمیز و نظیف نباشد، از او دوری می کنند و حرف هایش را جدی نمی گیرند و اگر کودکان او را الگوی خود قرار دهند، کودکانی بار خواهند آمد که نسبت به نظافت و بهداشت فردی بی مسئولیت خواهند بود.

 ۸- راه معاشرت را بداند:

این ویژگی از اصل تفاوت های فردی ناشی می گردد. روانشناسی امروز در شناخت توانمندی های روحی و روانی آدمی معتقد است که افراد دارای الگوهای متفاوتی در رفتار هستند، زیرا محیط ژنتیکی و محیط اجتماعی کودکان و پایگاه های فرهنگی واقتصادی آنان با یکدیگر متفاوت است. حتی کودکان دوقلوی همسان با هم برابر نیستند. بنابراین معلم باید بداند که با هر کودک چگونه باید برخورد و معاشرت نماید. نسخه یکسان پیچیدن برای همه در سیستم تعلیم و تربیت جواب نمی دهد. از طرف دیگر معلم باید بداند که کودک را چه وقت تشویق و چه وقت تنبیه کند و زمان و مکان مناسب برای تعلیم و تربیت را بشناسد.

منبع مطلب : تبیان

۲۴تیر

آمادگی اجتماعی و عاطفی

بچه ها معمولاً هنگام ورود به مدرسه بسیار هیجان زده هستند. آن ها در مدرسه با محیطی رو به رو می شوند که با محیط خانه یا حتی محیط پیش دبستان فرق دارد. در مدرسه بچه ها مجبورند در گروه های بزرگ کار کنند و با بزرگسالان جدید و بچه های دیگر کنار بیایند.

 آن ها باید توجه و محبت معلم خود را با بچه های دیگر تقسیم کنند. برنامه روزانه آن ها نیز فرق می کند. اغلب بچه ها، مدرسه را با مهارت های اجتماعی و بلوغ عاطفی آغاز نمی‏کنند. این مهارت ها را می توان با دقت و تمرین کافی آموخت. اگر از قبل فرصت هایی برای رشد برخی ویژگی ها در بچه ها فراهم شده باشد، آن ها شانس بیشتری برای کسب موفقیت در مدرسه دارند.

این ویژگی ها عبارتند از:


اعتماد به نفس بچه ها باید بیاموزند، نسبت به خود احساس خوبی داشته باشند و باور کنند می توانند موفق شوند. بچه هایی که اعتماد به نفس بالایی دارند، وقتی دست به کاری جدید می زنند و بار اول موفق نمی شوند، دست از تلاش بر نمی دارند. استقلال بچه ها باید بیاموزند کارهایشان را خود انجام دهند. انگیزه بچه ها باید خواهان یادگیری باشند و در آن ها انگیزه برای درس خواندن ایجاد شود. کنجکاوی بچه ها ذاتاً کنجکاوند و برای به دست آوردن فرصت های بیش تر یادگیری، باید همان طور کنجکاو باقی بمانند.

 پشتکار بچه ها باید یادبگیرند، کاری را که شروع کرده اند، تمام کنند. همکاری بچه ها باید بتوانند با بچه های دیگر سازگار شوند، معنای همکاری را بفهمند و نوبت را رعایت کنند.

خویشتن داری بچه ها در دوره پیش دبستانی باید بفهمند که بعضی از رفتارها، مانند ضرب و شتم، ناشایست هستند و بیاموزند که برای نشان دادن عصبانیت، راه های خوب و بد وجود دارد.

 همدلی بچه ها باید دیگران را دوست داشته باشند و یاد بگیرند به احساسات آنان اهمیت بدهند. والدین حتی بیش از مدرسه و مراکزی که وظیفه مراقبت از بچه ها را دارند، می توانند به بچه ها درس همدلی بیاموزند.

 اگر مایلید فرزندان شما چنین ویژگی های مثبتی پیدا کنند ، توصیه های زیر را به کار بندید.

 • مهم نیست چگونه، اما بچه ها باید حس کنند که شما از آن ها مواظبت می کنید
بچه ها از آنچه از دیگران می بینند یا می شنوند، تقلید می کنند. اگر والدین ورزش کنند یا غذای کافی بخورند، بچه ها بیش تر تمایل پیدا می کنند این کار ها را انجام دهند. در صورتی که والدین با دیگران با احترام رفتار کنند، بچه ها نیز یاد می گیرند به دیگران احترام بگذارند و اگر والدین در کارها مشارکت داشته باشند، بچه ها می آموزند به خواسته های دیگران نیز توجه کنند.

 • نسبت به مدرسه و یادگیری نگرش مثبت داشته باشید 
هر کودکی که پا به عرصه وجود می گذارد ، محتاج کشف و یادگیری است. اگر پدر و مادر خواهان پرورش این ویژگی ها در کودک خود هستند، باید کنجکاوی او را تحریک کنند. نشان دادن علاقه به آنچه کودکان انجام می دهند، سبب می شود، آن ها از دستاوردهای خود احساس رضایت کنند.

 اگر والدین نسبت به رفتن فرزندشان به مدرسه هیجان زده باشند، بچه ها نیز دچار اضطراب می شوند. هنگامی که فرزند شما می خواهد وارد کودکستان شود، سعی کنید راجع به جاذبه های مدرسه با او صحبت کنید. با او درباره فعالیت های هیجان انگیزی که در مدرسه انجام می شود، مانند گردش های علمی و کارهای هنری سرگرم کننده، سخن بگویید و سعی کنید با علاقه و اشتیاق زیاد درباره آنچه که او در مدرسه خواهد آموخت، مانند: خواندن، نوشتن، اندازه گیری کردن و وزن کردن، حرف بزنید.

 • برای فرزند خود، فرصت هایی برای تمرین و تکرار فراهم کنید:

سینه خیز رفتن، ادای کلمات جدید و یا حتی نوشیدن یک فنجان چای، نیاز به تمرین دارد. بچه ها نه تنها از تکرار کارها خسته نمی شوند، بلکه با انجام دوباره کارها آن ها را یاد می گیرند و اعتماد به نفس لازم را برای انجام کارهای جدید پیدا می کنند.

 • در زندگی فرزندتان نظم و انضباط مناسبی برقرار کنید :

همه بچه ها تا اندازه ای به محدودیت نیاز دارند. معمولاً بچه هایی که والدینی منضبط و در عین حال با محبت دارند، از نظر مهارت های اجتماعی بهتر و عملکرد شان در مدرسه مثبت تر از بچه هایی است که والدین شان، آن ها را زیاد محدود می کنند یا کاملاً آزاد می گذارند، است. در این رابطه توصیه های زیر ضروری به نظر می رسند:

 - در ضمن این که فعالیت های بچه ها را هدایت می کنید، از ایجاد محدودیت های غیر ضروری و تسلط بر اوضاع بپرهیزند.

 - هنگامی که از فرزند خود می خواهید کاری را انجام دهد، برایش دلایل کافی بیاورید. برای مثال، بگویید: لطفاً کامیونت را از روی پله ها بردار، چون ممکن است پای کسی به آن بر خورد کند و پرت شود. نه این که بگویید: این کار را انجام بده، چون من می گویم .

 - به او گوش دهید:

به صحبت های فرزند خود گوش دهید تا به خواسته های او پی ببرید و این که آیا به کمک خاصی نیاز دارد یا نه؟

 - موقع عصبانیت، عشق و علاقه و احترام خود را نسبت به فرزندتان نشان دهید

از کار او انتقاد کنید، نه از خودش. مثلاً بگویید: من دوستت دارم، اما این صحیح نیست که روی دیوارها نقاشی بکشی. وقتی این کار را انجام می دهی، من عصبانی می شوم.

 -  به فرزندتان در انتخاب راه و حل مشکلات کمک کنید:

شما ممکن است از فرزند ۴ ساله خود بپرسید: چه کار کنیم که دیگر دوست به اسباب بازی های تو دست نزند؟

 -  مثبت نگر و مشوق کودک خود باشید:

 او را به خاطر کار نیک تشویق کنید. لبخند رضایت و تشویق شما، بیشتر از تنبیه های سخت، رفتار خوب را در کودکان شکل می دهد.

  - اجازه دهید بچه ها خیلی از کارها را خودشان انجام دهند:

کودکان به مراقبت زیادی نیاز دارند، ولی کم کم یاد می گیرند که با انجام کارهایی مانند، پوشیدن لباس و مرتب کردن اسباب بازی های خود، مستقل شوند و اتکا به نفس خود را تقویت کنند. بسیار اهمیت دارد که در هر کاری به جای آن ها تصمیم گیری نکنید و اجازه بدهید خودشان تصمیم بگیرند. به یاد داشته باشید، فقط زمانی به آن ها حق تصمیم گیری بدهید که یک راه بیش تر وجود نداشته باشد.

 فرزندان خود را تشویق کنید با بچه های دیگر بازی کنند و درکنار بزرگ ترهایی بمانند که از اعضای خانواده آن ها نیستند. بچه های پیش دبستانی به خصوص به این فرصت های اجتماعی بیشتر نیاز دارند تا یاد بگیرند که چگونه از دید دیگران به مسائل نگاه کنند. اگر بچه ها قبلاً تجربیاتی از برخورد و نشست و برخاست با بزرگسالان وبچه های دیگر داشته باشند، با معلمان و همکلاسی های خود سازگاری بیش تری خواهند داشت.