ارزشمندترین وقایع زندگی معمولا دیده نمیشوند ویا لمس نمیگردند، بلکه در دل حس می شوند. لطفا به این ماجرا که دوستم برایم روایت کرد توجه کنید.
اومیگفت که پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. زنم گفت که مرا دوست دارد، ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد. و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد.
زن دیگری که همسرم از من میخواست که با او بیرون بروم مادرم بود که 19 سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن 3 بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی ونامنظم به او سر بزنم.
آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم. مادرم با نگرانی پرسید که مگر چه شده؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی شبانه و یا یک دعوت غیر منتظره را نشانه یک خبر بد میدانست.
ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود. دستم را چنان گرفته بود که گوئی همسر رئیس جمهور بود .
پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم. هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من نگاه میکند، به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران میرفتیم او بود که منوی رستوران را میخواند.
من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسیده که تو استراحت کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم.هنگام صرف شام گپ وگفتی صمیمانه داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدرحرف زدیم که سینما را از دست دادیم.
وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم.وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادرم خوش گذشت؟ من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم تصور کنم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریعتر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم.
کمی بعد پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید.یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود: نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای 2 نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت.
و تو هرگز نخواهی فهمید که آنشب برای من چه مفهومی داشته است، دوستت دارم پسرم.
در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که بموقع به عزیزانمان بگوئیم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم.
هیچ چیز در زندگی مهمتر از خدا و خانواده نیست.
زمانی که شایسته عزیزانتان است به آنها اختصاص دهید زیرا هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود.
این متن را برای همه کسانی که والدینی مسن دارند بفرستید. به یک کودک، بالغ و یا هرکس با والدینی پا به سن گذاشته. امروز بهتر از دیروز و فرداست.
برنامه امتحانات نهایی دانش آموزان و داوطلبان آزاد دوره متوسطه و پیش دانشگاهی
ثبت نام داوطلبان آزاد ششم ابتدایی و سوم راهنمایی از روز شنیه مورخ 93/12/2 آغاز گردیده است جهت اطلاع بیشتر به کارشناسی سنجش و ارزشیابی تحصیلی اداره آموزش و پرورش گلپایگان مراجعه فرمایید یا با تلفن 57421001 تماس حاصل نمایید
یکی از مشکلات مادران، لجبازی کودکان است و به همین دلیل، برخورد مناسب با این مشکل میتواند روند تربیت را در مسیر درست قرار دهد. اولین نکته این است که با استفاده از روشهای ساده و سرگرمکننده میتوانیم کودک لجباز خود را آرام کرده و برای دقایقی او را وادار کنیم با ما همکاری کند. در نظر بگیریم وقتی که میخواهیم دندانهای فرزندانمان را مسواک بزنیم، دهانش را باز نمیکند. در موقع ناخن گرفتن، بیقراری میکند و اگر کودکمان پارک را ترک نکند، ما دیر به محل کارمان میرسیم ولی او همچنان از تاب بازی دست بر نمیدارد.
معمولاً کودکان 3-4 ساله کمی ناسازگارند؛ به ویژه هنگامی که پدر و مادرشان به طور جدی کاری را از آنها میخواهند، مخالفت میکنند. دلیل مخالفت آنها این است که میخواهند استقلال خود را نشان دهند. حرف زدن در این مورد با آنها بیفایده است. برای مطیع کردن کودکان، نباید فریاد زد و یا آنها را تهدید کرد.
برگرفته از سایت تبیان
با کمی خلاقیت و حوصله میتوانیم حواس فرزندانمان را به کار مورد نظر جلب نماییم. هنگامی که قرار است پزشک آمپولی را به کودکمان تزریق کند، یا مجبور هستیم برای مدت طولانی در صف خرید فروشگاه منتظر بمانیم، با به کارگیری روشهای زیر میتوانیم فکر او را به چیزهای دیگری مشغول کنیم.
- او را بخندانیم
خنداندن کودکان، بهترین راه برای مسواک زدن یا دارو دادن به آنهاست. وقتی که آنها میخندند، نه تنها فکرشان جای دیگر مشغول نیست، بلکه دهانشان نیز کاملاً باز است!
- خاطرات دوران کودکی خود را تعریف کنیم
بهترین روش برای سرگرم کردن فرزندمان در مواقع ضروری، داستان گفتن است. حتی اگر داستان ساختگی باشد. در عین حال ما نیز میتوانیم قدرت تخیل خود را امتحان کنیم. با گفتن داستانهای طولانی، میتوانیم فرزندمان را زمان بیشتری سرگرم کنیم.
- آهنگین و موزون صحبت کنیم
معمولاً وقت خوابیدن، بهترین زمان برای پشت گوش انداختن خیلی چیزهاست، با لحنی موزون میتوانیم فرزندمان را به مسواک زدن و لباس خواب پوشیدن تشویق کنیم. همچنین میتوانیم زمان آواز خواندن، یک یا دو کلمه را اشتباه تلفظ کنیم. با این کار، حواس فرزندمان به اشتباه ما بیشتر از مسواک زدن جلب میشود.
- تغییر صدا بدهیم
با تغییر دادن صدایمان برای کودکان، داستانهای جالب تعریف کنیم؛ مانند صحبت کردن پیرزن بیدندان، صحبت کردن با لهجههای مختلف، حرف زدن بچهگانه و یا هر تقلید صدایی که میتوانیم انجام دهیم.
- به او رازی را بگوییم
اگر تا 15 دقیقهی دیگر وقت دکتر داریم و فرزندمان سوار ماشین نمیشود، خم شده و در گوش او بگوییم؛ من میخواهم یک راز خیلی مهم را به تو بگویم. میخواهی آن را بشنوی؟ وقتی که او با سر بله گفت، او را بغل کنیم و چیزهای جالب و شیرین را در گوشش بگوییم؛ سپس با سرعت او را در صندلی ماشین قرار دهیم.
- روی نکات مثبت، تاکید بیشتری کنیم
آیا فرزندمان از دست شستن قبل از شام یا شامپو زدن متنفر است؟ تعریف و تمجید کردن، ترفند خوبی است تا بگوییم هر وقت که سرت را با شامپو میشویی، موهایت بسیار براق و زیبا به نظر میرسند، همچنین بوی خوبی میدهد؛ در همین زمان، شامپو را کف دستمان ریخته و آرام آرام آن را روی سر فرزندمان بریزیم.
با کمی خلاقیت و ابتکار میتوان بدون نگرانی و عصبانیت، راه حلهای مناسبی را برای برخورد با کودکانمان در زمینههای رفتاری مختلف پیدا کنیم و به رفع مشکل بپردازیم و با این روشهای تربیتی، به کودکانمان بیشتر نزدیک میشویم و با اصول و تدابیر تربیتی مناسب و به جایی که به کار میبریم، بزرگسالی خوبی را برای آنان در نظر میگیریم.
به نظر میرسد وقت خواب بچهها باید از همان طفولیت که هنوز مدرسه نمیروند اصلاح شود، تا به مرور زمان بدین موضوع عادت کنند و با بازگشایی مدارس نیز رأس ساعت معینی خود به تختخواب بروند. اما به دلایل مختلفی اعم از دیر آمدن پدر یا صرف شام در ساعات آخر شب و... چنین کاری عملی نمیشود. بالاخره عادت بیدار ماندن در اکثر بچهها میماند و این گونه اغلب خانوادهها نیز در بیدار کردن فرزندانشان برای رفتن به مدرسه با مشکل مواجه میشوند.
کارشناسان معتقدند وقتی کودکی صبحها زودتر بیدار شود به تدریج شبها هم زودتر میخوابد. البته هیچگاه نباید برای زود خوابیدن کودکان از اعمال زور استفاده کرد؛ چون این امر موجب تنش و استرس میشود. هیچ گاه کودکی که به آسانی از خواب بر نمیخیزد و شاداب نیست را مورد تمسخر قرار ندهید.
راهکار
والدین، با رعایت نکات ذکر شده و با کمی تأمل میتوانند ساعت خواب فرزندانشان را تنظیم کنند؛ آن وقت نتیجه را در شادابی فرزندان و موفقیت تحصیلی آنان خواهند دید.