کلاس درس پیش از آنکه نیازمند وسایل و تجهیزات آموزشی باشد به یک راهنما و هدایتگر احتیاج دارد. فرقی نمیکند دانشآموزان در کدام مقطع تحصیلی قرار دارند آنچه پیش از هر چیز برایشان لازم است این که الگویی موفق برای رفتارهای خود در سر کلاس درس داشته باشند و نظم و انضباط فکری و اجتماعی را از وی بیاموزند.
برخی معلمان تصور میکنند این الگو باید از خود دانشآموزان باشد و او بهترین، درسخوانترین و با انضباطترین دانشآموز را سر گروه کلاس قرار میدهد. هر چند الگو در شکلگیری رفتار سایرین تأثیر دارد اما واقعیت این است که دانشآموزان از معلم کلاس بیشتر از هر کس دیگری تأثیرپذیری دارند. به طوری که تجربه نشان داده دانشآموزان پس از مدتی حتی رفتار، گفتار و لحن معلم را الگوی ذهنی خود قرار داده و تقلید میکنند.
بنابراین موفقیت معلم سرکلاس درس یک اصل بنیادی است و توجه همه معلمان به کاربرد راههای آموزشی و رفتاری مۆثر باید در درجه اول اهمیت قرار بگیرد. از این رو روانشناسان آموزشی و پرورشی فاکتورهای متعددی را برای رفتار معلم موفق در کلاس درس برشمردهاند که توجه به 4 فاکتور اساسی اهمیت زیادی دارد.
پرهیز از کلاس خشک و بیروح
ارتباط اولیه، تعیینکننده رفتارهای بعدی در آینده است. دانشآموزانی که برای روزهای اول در سر کلاس درس حاضر میشوند و با معلم کلاس آشنایی از پیش تعیین شدهای ندارند معمولاً سعی میکنند نوع شخصیت و ویژگی رفتاری و اجتماعی معلمشان را با مشاهده نخستین برخوردها و رفتارها ذهنیسازی کنند.
بنابراین توصیه علم روانشناسی تربیتی بر این است که معلم در نخستین قرار ملاقات با دانشآموزان رفتاری کاملاً خشک و بیروح نداشته باشد. البته این به آن معنا نیست که معلم رفتارهای خود را سانسور کند، بلکه او باید تمام تلاش خود را داشته باشد تا مطابق با اصول روانشناسی و ارتباطی رفتار کند.
از این رو تزریق کمی شوخی و خنده سر کلاس درس چه در روزهای اول و چه روزهای بعدی دو فایده اساسی دارد.
یکی آن که تنش و اضطراب مخرب و کاهنده توجه و دقت را از بین برده و دانشآموز با آرامش خاطر بیشتری به درس گوش داده و به تکالیفش میپردازد و دیگر آنکه معلم انرژی روانیاش را طی روز از دست نداده و خلق شادتر و انرژی بیشتری برای ارایه دروس در کلاس درس دارد.
البته خنده و شوخی باید در فواصلی اتفاق بیفتد که معلم احساس کند دانشآموزان از حالت یکنواختی درس و کلاس به خصوص درسهایی مثل ریاضی، علوم، فیزیک، شیمی و... رنج میبرند و بهتر است با یک استراحت اندک انرژی از دست رفته کلاس را دوباره بازگرداند.
انتظارات متعالی معلم
بنابراین یک معلم مۆثر باید انتظارات بجا و در حد اعلایی از دانشآموزان خود داشته باشد تا میل و رغبت دانشآموزان را برای انجام تکالیف و کسب بهترین رتبه و درجه برانگیزد. زیرا اگر معلم انتظارات ناچیز و بیاهمیتی از دانشآموزانش داشته باشد آن ها نیز تلاش کمتری برای کسب موفقیت میکنند.
بنابراین معلم باید تلاش کند تا دانشآموزان را به سطحی برساند که آن ها برای رسیدن به سطح انتظار معلم نهایت تلاش خود را بهکار گیرند. البته دادن حس اعتماد و تقویت قوای فکری آن ها نکته حساسی است که تنها از عهده یک معلم کاردان برمیآید.